تبادل لینک هوشمند 
آمار
وب سایت:
 |
چهار شنبه 21 فروردين 1392 |
که بود آنکه نشانی ام را به تو داد؟
که بود او؟
از کدامین راه؟
بگو!
چگونه؟
از کجا برای تسخیر روح من آمده ای؟
منی که تلخ ترین بودم
من که الهه خشم
با تاجی از تیغ و خار
منی که خداوند تنهایی.
که بود آنکه نشانی ام را به تو داد؟
چه کسی راهنمای تو بود؟
کدامین صخره، کدامین دود، کدامین آتشدان؟
زمین لرزید گیلاس های پایه دار
از شراب خورشید نوشیدند
و من پر شدم از تو
و من پر شدم از عشقی باکره
که تو باشی
که بود آنکه نشانی ام را به توداد؟
بیش از آنکه برنجانم
رنجیده شدم
بیش از آنکه دوستم بدارند
دوستشان داشتم
بیش از آنکه عشقم دهند
عشقشان.
و این حاصلی است از سالی دور تا امروز
قلبی به زخم اندر نشسته را
کنون مرا می خوانید.
نظرات شما عزیزان:
آخه مثلا دیوانه ...
به نظرت خودت کی اینا رو میخونه
پاسخ: برام مهم نیست کی میخونه کی نمیخونه چون قبلا هم گفتم وقتی میدونم کسی که میخوام اینا رو نمی خونه! دیگه بقیه برام مهم نیستن!
هیچ کسی رو هم دعوت نکردم، دنبال هیچ کس و هیچ دیونه ای هم نمی گردم.
فقط بر مبنای این ضرب المثل که میگن دیوانه چو دیوانه ببیند خوشش آید، گفتم اگر کسی دیونه بود اجازه داره تو وبم بمونه و مطالب رو بخونه، شاید بهتر بفهمه من چی میگم. چون حوصله حرفا و نصیحتای آدمای عاقل رو ندارم!
تو هم مجبور نیستی اینا رو بخونی یا بمونی! به سلامت ...!
به نظرت خودت کی اینا رو میخونه
:: برچسب‌ها: الهه, خشم, تلخ, تسخیر, روح, راه, گیلاس, عشق, دوست, نشانی, سال, قلب, زخم, ,
 نویسنده : شیرین بانو
 |
    |
